ترک نشسته به دل،از صدای رفتن تو/نشانده خاک به رویش عزای رفتن تو هنوز عطر وجودت به هر نفس جاریست/عجب گرفته دلم در هوای رفتن تو اگر چه پیش تو بودن همیشه شیرین است/پرم ز تلخی این لحظه های رفتن تو اسیر چشم تو بودن برای من کافیست/که چشم دل بدود پا به پای رفتن تو نشان غربت دل خورده بر سر و رویش/ازآن زمان که شدم آشنای رفتن تو طلوع کی بکند روزگار من زین پس؟/که همنشین من است های و هوی رفتن تو شاعر:سعید آخوندزاده
به اندازه ی دلتنگی هایم به من بدهکاری /وعده ی ما باشد روزی که دلتنگم شدی